بــــــــــــــچه بسیــــــجـــی

نشریه ای فرهنگی و صالحینی

بــــــــــــــچه بسیــــــجـــی

نشریه ای فرهنگی و صالحینی

بــــــــــــــچه بسیــــــجـــی
این صفحه نشریه ای فرهنگی و صالحینی می باشد در ضمن برنامه های اجرایی مسجد نیز در این صفحه اعلام می نماید
آخرین مطالب
  • ۱۶/۰۵/۰۸
    lll
آخرین نظرات

۸ مطلب در مارس ۲۰۱۴ ثبت شده است

سری نظرسنجی هایی را تهیه کردیم برای شما برایی تحقق اصولی کاره هایی فرهنگی 

نظرسنجی شماره1:

به نظر شما اصلی ترین روش تثبیت نوجوانان در مسجد چیست؟

1) برگزاری مسابفات وبیا برنامه های ورزشی

2) برگزاری محفل های مدهبی ازجمله هیئت نوجوانان ویا کلاس های قرآنی و...

3) ایجاد رفاقت بین اعضای مسجد

ویا...

۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۱ ۳۱ مارس ۱۴ ، ۱۰:۵۵
بچه بسیجی

کبوتران کعبه

روزى امام سجاد (علیه السلام) به اصحاب خود فرمودند: آیا مى دانید سبب بودن کبوتران در کعبه چیست؟
گفتند: نه یابن رسول الله شما بفرمائید. حضرت علت را فرمود: در زمان قدیم مردى بود که خانه اى داشت و در میان آن خانه درخت نخلى بود و کبوترى در شکاف آن آشیانه کرده، پس هر وقت جوجه مى گذارد آن مرد بالاى نخل مى رفت و جوجه هاى آن را مى گرفت و مى کشت.
مدتى بر این منوال گذشت، پس آن کبوتر از دست آن مرد به خدا شکایت کرد، به آن کبوتر گفته شد این مرتبه که مى آید جوجه هاى تو را بردارد از درخت مى افتد و مى میرد.
بار دیگر که کبوتر جوجه گذارده بود یک روز دید آن مرد بالاى درخت رفت کبوتر ایستاد ببیند چه مى شود، وقتى آن مرد بالاى درخت رفت صداى سائل و محتاجى از در خانه بلند شد پائین آمد و به او چیزى داد و برگشت بالاى درخت و جوجه هاى کبوتر را برداشت و کشت و به او آسیبى نرسید.
کبوتر به خدا نالید و گفت: خدایا پس وعده اى که به من داده بودى چه شد؟ به او گفته شد، که این مرد جان خود را به واسطه آن صدقه اى که داد خرید و بلا از او دفع شد؛ اما ما به همین زودى نسل تو را زیاد مى کنیم و جائى تو را مسکن مى دهیم که هیچ کس نتواند تا روز قیامت آزارى برساند.
خداوند آنها را در خانه کعبه منزل داد و در امن و امان قرار داد و کسى نتوانست آنها را صید و شکار کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱ ۳۱ مارس ۱۴ ، ۱۰:۴۶
بچه بسیجی

مرغ در دهان آن مرد آب ریخت

مى نویسند سلطانى بر سر سفره خود نشسته غذا مى خورد، مرغى از هوا آمد و میان سفره نشست و آن مرغ بریان کرده که جلو سلطان گذارده بودند برداشت و رفت، سلطان متغیر شد، با ارکان و لشکرش سوار شدند که آن مرغ را صید و شکار کنند. دنبال مرغ رفتند تا میان صحرا رسیدند، یک مرتبه دیدند آن مرغ پشت کوهى رفت، سلطان با وزراء و لشکرش بالاى کوه رفتند و دیدند پشت کوه مردى را به چهار میخ کشیدند و آن مرغ بر سر آن مرد نشسته و گوشت ها را با منقار و چنگال خود پاره مى کند و به دهان آن مرد مى گذارد تا وقتى که سیر شد، پس برخواست و رفت و منقارش را پر از آب کرد و آورد و در دهان آن مرد ریخت و پرواز کرد و رفت.
سلطان با همراهانش بالاى سر آن مرد آمدند و دست و پایش را گشودند و از حالت او پرسیدند؟
گفت: من مرد تاجرى بودم، جمعى از دزدان بر سر من ریختند و مال التجاره و اموال مرا بردند و مرا به این حالت اینجا بستند، این مرغ روزى دو مرتبه به همین حالت مى آید، چیزى براى من مى آورد و مرا سیر مى کند و مى رود، پادشاه متنبه شد و ترک سلطنت کرد و رفت در گوشه اى مشغول عبادت شد، از دنیا رفت.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ مارس ۱۴ ، ۱۰:۴۵
بچه بسیجی

انسان باید تمرین بکند که در هنگام بداخلاقی و عصبانیت حالتش را عوض بکند ، سکوت بکند و تغییر وضعیت بدهد و حساسیت ها را کم کند . در روایت داریم : ریشه ی غضب ها و بداخلاقی ها غرور و تکبر است . کسی که از ما عذرخواهی می کند و حلالیت می طلبد بی انصافی است که ما او را عفو نکنیم . امام صادق (ع) می فرماید: ملعون است کسی که فردی برای صلح پیش او می آید و او طرف را رد می کند . کسی که حاضر نیست از گناه کوچک دیگران بگذرد چطور از خدا می خواهد که گناهان زیاد او را ببخشد . یکی دیگر از راهها این است که ما خودمان را جریمه بکنیم که هر وقت عصبانی شدیم و بداخلاقی کردیم مثلا هزار تومان صدقه بدهیم یا چند روز ، روزه بگیریم . آیت الله بروجردی با خودشان عهد کرده بودند که هر بار که عصبانی بشوند یک سال روزه بگیرند . 
خدایا به حق امام حسن (ع) و امام حسین (ع) قلب امام زمان (عج) را از ما شاد و راضی بگردان و همه ی ما را جزو پیروان و شیعیان اهل بیت قرار بده و همه بیماران را شفای عاجل عنایت بفرما .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱ ۲۹ مارس ۱۴ ، ۱۵:۲۳
بچه بسیجی


سوال – چرا قاتل حضرت علی (ع) بخشیده نشد ؟

پاسخ – نامه ی بیست و سوم نهج البلاغه در مورد وصیت حضرت علی (ع) بعد از ضربت خوردن است . حضرت بعد از وصیت به توحید فرمودند: با این ضربت اگر من زنده ماندم خودم در مورد قاتل تصمیم می گیرم و اگر از دنیا رفتم ، شما او را عفو کنید . عفو کردن برای من قرب می آورد و برای شما هم حسنه و ثواب دارد. آیا شما دوست ندارید که خدا شما راعفو کند ؟ اگر خواستید قاتل را قصاص کنید به او فقط یک ضربه بزنید و او را مثله نکنید و او را در غل و زنجیر نکشید .
اگر بخشیدن در دست حضرت امام حسن (ع) و امام حسین (ع) بود حتما آنها به وصیت پدرشان عمل می کردند و قاتل را می بخشیدند . ولی فرزندان دیگر حضرت هم در این امر سهیم بودند و بعضی از دختران حضرت گفتند که ما نمی توانیم قاتل پدرمان را عفو کنیم .
عفو کردن سود و منفعت است . اگر ما عفو نکنیم در خیلی مواقع خودمان هم گیر هستیم . در همه ی گناهان حق الله هم هست . ما وظیفه داریم که ابن ملجم را لعن کنیم و خدا در آخرت او را عقوبت می کند ولی برای حضرت علی (ع) که او را عفو کرد باعث قرب آن حضرت شد . ما تا می توانیم باید عفو کنیم . در عفو لذتی است که در انتقام نیست .

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ مارس ۱۴ ، ۱۰:۳۴
بچه بسیجی

تقویم فاطمی هم تقدیم به شما بسیجیان محترمتقویم

۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۶ مارس ۱۴ ، ۰۸:۰۵
بچه بسیجی

سلام تا قبل از اینکه دنبال کارت بسیجی ایم بودم همه فکر میکردن به خاطر مزایایی که داره دنبالشم .با خودم میگفتم بشین سر جات عشق ولایت که دنبال این سوسول بازی ها نیست گمنامه !
تا اینکه شنیدم آقا گفته :"کارت بسیجی ,سند شهادت بسیجی هست "
رهبر

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ مارس ۱۴ ، ۰۷:۲۳
بچه بسیجی

علی» لبخند زد و رفت تا سخن حضرت آقا زمین نماند
چهل روز آخری که منجر به شهادت علی خلیلی شد، او چله شهادت گرفته بود. دوستانش گفته بودند دوست داری شهید شوی یا نه؟ و درحالی که تارهای صوتی‌ آسیب‌دیده‌اش صدای او را به خس خس انداخته بود، پاسخ داد: شهادت را دوست دارم!
چهل روز آخری که منجر به شهادت علی خلیلی شد، وی چله شهادت گرفته بود. دوستانش به او گفته بودند دوست

۵ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۵ مارس ۱۴ ، ۱۵:۴۰
بچه بسیجی